اسرائیل، این مزدور منطقهای شیطان بزرگ، دقیقا در زمانی دست به ترور دانشمند تراز اول ایرانمان زد که دولت تمام توان خود را در آخرین نفسهای پیر و کرونا گرفتهاش، مصروف متقاعد کردن مردم برای مذاکرهی چندین و چندباره کرده بود اما اسرائیل که میداند حربهی مذاکره باید برای دولت بعدی در ایران باقی بماند و همچنان تا سالها آلت دست لیبرالها بماند، با به هیجان آوردن احساسات عمومی مردم، مذاکره را تا سال بعد به تاخیر انداخت.
آنچه انسان را بیش از اندوهین کردن، به خشم میآورد، تحریف ادبیات و گفتمان مقابله و مبارزه با دشمن غربی است.
عدهای که خود را تافتهی جدابافته میدانند و عقل خود را از تمام منتقدان و دلسوزان، برتر و بالاتر، در واکنش به ترور دانشمند هستهای این کشور، دست پیش میگیرند که پس نیافتند و ابتکار عمل را در دست میگیرند _آنهم در واکنش به اقداماتی این چنین که هیچ چارهای برای ایران جز انتقام سخت باقی نمیگذارد_ تا مردم به یک محکومیت و یا یک مذاکره و یک بدتر از توافق راضی شوند. غافل از آنکه دشمن دشمن است و هرگز از دشمنی دست نمیکشد. دشمن هرگز از دشمنی پشیمان نمیشود. دشمن هرگز با ما توافق واقعی نخواهد کرد. عملیات روانی و فکریِ جریان لیبرال در این کشور، یعنی: "تحریف گفتمان مقابله با غرب" ضرر و زیانهای جبران ناپذیری دارد.
جداکردن دموکرات از جمهوریخواه و یکی ندانستن بایدن و ترامپ، منفک کردن اسرائیل از آمریکا، اتحادیه اروپا از آمریکای جنایتکارِ خونخوار، اکتفا کردن به تسلیت گفتن شهادتِ شهید!!! و راضی شدن به محکوم کردن جنایتها که هیچ ارزشی ندارد جز برای آنها که به لفاظیهای دشمن قانع میشوند و خود با را ابراز تاثرِ آنها، راضی میکنند. امّا چه زمانی؟ خون شهید بر زمین ریخته شده و او دیگر هرگز زنده نمیشود. آری باید هم تسلیت بگویند. به خودشان تسلیت بگویند که بیکفایتی ها و چراغ سبز نشان دادنهایشان این کفتارهای شیطان بزرگ را اینچنین جسور و نترس کرده است که دست به اعمالی این چنین خطرناک میزنند.
چرا این جماعت سفیه نمیخواهند بفهمند که همانطور که اسرائیل با ما سر سازش و دوستی ندارد، آمریکا هم سر سازگاری ندارد، اروپا هم دلسوختهی ما نیست و هرگز با ما متحد نمیشود یا واسطهی احقاق حق ما نمیشود. افسوس که این جماعت هرگز نمیفهمند.