صالحه، اینستاگرام و فرزندآوری
چهارشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۸، ۰۲:۵۲ ب.ظ
خانواده هایی که تو اینستاگرام عکس از خودشون و بچه های چند قلو و یا پشت همشون رو می ذارن خیلی زیادن. یه پیجی رو دنبال می کنم، مال یه دختری هست که از من دو سال بزرگتره ولی 6 تا بچه در مدت سه سال آورده. سه تا پشت سر هم و سه تای آخری سه قلو و در 28 هفتگی به دنیا آمده اند. خب! چه کاریه واقعا! با حاله هااا! ولی خوب نیست. از این پیج های اینستاگرام زیاده و حسابی هم آدم رو هول می کنند. تو همین پیجی که گفتم، این خانم، 300 نفر عین خودش رو فالو می کنه. جدیدا هم که نمونه های ایرانیش هم زیاد شدند ولی چیزی که در این پیج ها پیدا نمیشه یا حداقل در بحث فرزند آوری (و نه تربیت فرزند) کم پیدا میشه، عقلانیت هست. عقلانیتی که بتونه بهمون امیدواری یک زندگی آگاهانه و شادمانه رو بده. این مساله نبودن عقلانیت در مورد پیج های خارجی خیلی بیشتره اما در مورد نمونه های ایرانی به خاطر داشتن اهداف عالی مثل تربیت سرباز برای امام زمان و ولی امرش و نجات دادن کشور از بحران کاهش و پیری جمعیت، - که صد البته من خیلی قبول دارم این اهداف رو- اون وجوه خلا کمتر مشخص میشن.
همون سالی که فاطمهزهرا به دنیا اومد، نشستم توی دفتر برنامهریزیم حساب کردم که سال آینده، چند سالم خواهد بود و بچهام چند ساله. و با این سیستم که دو سال کامل شیر بخوره و بعد سه ماه استراحت و بعدش بچه بعدی به دنیا بیاد، وقتی چندساله میشم چندمین بچهام به دنیا میاد.
این کار من باعث شد جلوی افراط و تفریط خودم و همسرم رو بگیرم. از اول نیت کردیم که مثلا ۵ یا ۶ تا بیاریم... از خدا هم کمک گرفتیم. تا اینجا هم که طبق برنامه پیش رفتیم از لطف خدا بوده. اینم بگم که فکر نکنید همه چیز دستِ خود ماست!
افراط و تفریط هم یعنی مثلا ایشون دوستش رو میدید که سومین بچهاش به دنیا اومده بود، بعد میومد به من میگفت: "ما خیلی عقبیم... ببین فلانی ۳ تا داره و ما هنوز یکی!" این در حالی بود که مثلا بچهی ما هنوز یکساله بود و برای آوردن دومی زود بود. یا برعکس! مثلا من فکر میکردم که کاش میذاشتم لیسانسم تموم بشه و بعد بچه بیارم ولی محاسبات به من میفهموند که حتی یک سال هم تاخیر انداختن در فرزندآوری، باعث میشه از اون طرف هم یک سال به سنم اضافه بشه و شانسم برای آوردن بچههای بیشتر کمتر بشه.
نوشتن اون محاسبات باعث شد هول نزنیم. فکر نکنیم از کسی عقبیم یا باید با کسی رقابت کنیم و جلو بزنیم. به بدنِ من وقت استراحت بدیم و این فرصت رو داشته باشیم روابطمون رو هر بار که یک عضو جدید بهمون اضافه شد، محکم، عادی و با ثبات کنیم و بعد بریم سراغ بعدی و کلا تصمیم گرفتیم با آرامش و آهسته و پیوسته پیش بریم.
چیزی که من میخوام بگم اینه که ما نه باید مثل پدر و مادرهای دهه شصت بچههای شیر به شیر بیاریم و هیچ سیاستی برای فرزندآوریمون نداشته باشیم. (بلاخره خودِ خداوند راهِ پیشگیری بهتر از درمان است رو جلوی پای انسان گذاشته!!!) نه اینکه مثل بعضی از زوجهای دهه ۸۰ و ۹۰ به یکی و دوتا اکتفا کنیم و نه اینکه مثل زوجهای جوگیر اینستاگرامی بریم دارو بخوریم و کلی دستکاری کنیم که چند قلو زایی داشته باشیم. این کارها هیچکدوم با عقل سلیم جور در نمیاد.
هر کدوم از این روشها اگر در جامعهمون غالب بشه، نسل بعدی مون به افراط و تفریط کشیده میشه.
میدونید... اعتدال خیلی هم سخته. برای من خیلی راحته که هی بیام جار بزنم: فرزند کمتر، زندگی بهتر
یا جار بزنم: بچه بیارید... شیر به شیره! پشت هم! هر سال یکی!
ولی اگر بخواهم معتدل باشم باید کلی توضیح بدم. و متاسفانه در این سالها افراد غیرمتخصص تریبون رو به دست داشتند و یه مدت تبلیغ تفریط بوده. الان هم تبلیغ افراط در فرزندآوری. تو تلویزیون، سینما و ...
+ اینم بگم که بعضیها عامدانه بچههای شیر به شیر نمیآرن و خدا بهشون میده. حساب این ها رو باید جدا کرد از اونایی که با اختیار و در شرایطی که میتونند به فرزندشون شیر بدهند، اونو از شیر خودشون محروم میکنند.
+ نکته دیگه اینکه هر خانوادهای مختار هست که هر چند تا که میخواد بیاره. اما اونایی که شرایط خاصی دارند که به واسطه اون شرایط تعداد بچههاشون خیلی کم یا خیلی زیاده، نباید نسخه خودشون رو برای بقیه تجویز کنند. البته خیلی هم خوبه که از تجربیات خودشون بگن و اون رو در اختیار بقیه قرار بدن. ولی صادقانه! شجاعت داشته باشند و روتوش نکنند و اگر جایی اشتباه کردند _ درست مثل نقاط درخشان زندگیشون_ اونها رو هم به دیگران نشون بدهند.
۹۸/۰۷/۱۰
زوج های دهه شصت درست تره :)
فکر نکنم کسی با سلامت بدنی دو طرف بتونه بره دستکاری کنه
IVF و IUI هم پرهزینه اند،میلیونی ، هم کلی عوارض جسمی دارن برای مادرمثل تهوع استفراغهای آنچنانی و هم دکتر باید تجویزشون کنه