نرگسم. یک دختر بیست و اندی ساله، یک همسر، یک مادر و چند چیز دیگر...
وبلاگ نوشتن برای من دست گرمی است برای نوشتنِ یک چیز مهم تر.
نوشتنِ محصولِ جدال های ذهنی ...
نوشتنِ خاطراتی که بعدا برایم حکمِ تغییراتِ روحی و روانی ام را دارند ...
نوشتن به امید اینکه روزی نوههایم نگاهم به دنیا را با لبخند بخوانند ...
نوشتن برای به اشتراک گذاشتن فهمم در مورد همه چیز با شما ...
وبلاگ نوشتن برای من دست گرمی است برای نوشتنِ یک چیز مهم تر.
نوشتنِ محصولِ جدال های ذهنی ...
نوشتنِ خاطراتی که بعدا برایم حکمِ تغییراتِ روحی و روانی ام را دارند ...
نوشتن به امید اینکه روزی نوههایم نگاهم به دنیا را با لبخند بخوانند ...
نوشتن برای به اشتراک گذاشتن فهمم در مورد همه چیز با شما ...
+ ۵ مهر ۱۴۰۳، اسمم رو به اسم شناسنامهام تغییر دادم. فعلا سر در وبلاگ با اسم قبلی من هست. اسمی که نزدیک سی سال خیلیها من رو با اون صدا زدند.
اما الان یک نرگسم :)