شکرانه ۶
خدایا، برای این لحظههای بینالطلوعین شکر. من رو به بیخواب شدنم از تنهایی ببخش...
شبهای بمبارانِ غزه، خواهی نخواهی خواب از چشم ربوده میشه. خدایا شکرت که اوج تاریکی رو دقیقا قبل از طلوع قرار دادی. هر وقت جان به لب میاد، هر ثانیه باید منتظر فرج بود.
مثل گشایش دیروز تو. وقتی از تونلِ تاریک بیرون اومدم، منظره زیبا و دلانگیز بود. همین نشانهای برای من هست که آینده خیرهکننده و حیرتانگیز است.
خدایا شکرت به خاطر عبور از طوفانهای حمله دشمن. به خاطر فرونشستن غبارهای فتنه. شکرت به خاطر دفاع جانانه جوانان میهن از کیان سرزمین در دوران جنگ تحمیلی و ناجوانمردانه و نابرابر هشت ساله. به خاطر گذر از فتنههای ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ و ۱۴۰۱.
خدایا شکرت به خاطر صبر و بصیرت مردمِ عاشق این آب و خاکِ مقدس که لایمسه الا المطهرون. این مردمِ عاشق که در انتظار طلوع صبح هستند که الیس الصبح بقریب.
خدایا شکرت به خاطر این رایحه دلانگیز انقلاب اسلامی ایران که در هوای عالم خلقت پخش میشود. این بوی خوشِ جانبخش و حیاتبخش و زندگیساز.
خدایا شکرت به خاطر آرمانهای این انقلاب که زندهاند و با همه انسانها حرف میزنند. عدالت و آزادی و آزادگی. انسانیت و ایمان به خدا و نصرت و یاریِ بندگانش.
خدایا شکرت که مردم غزه ایستادهاند تا تجلی ایمان باشند و به صورت هر خداناباوری سیلی بزنند. خدایا شکرت که مردم غزه ایستادهاند تا روحیه زندگی در برابرِ مُردگی به چشم ببینیم.
خدایا شکرت...
خدایا شکرت به خاطر لحظه لحظههایی که به من فرصت و نعمت زندگی هدیه کردی، در حالی که شایسته آن نیستم.
خدایا شکرت به خاطر نعمت کلام و زبانی که به درستی و حکمت به چرخش در میاد و میتونم با همسرم صحبت کنم و صحبت کنیم.
خدایا شکرت به خاطر شیرینکاریهای دخترها. چشمهای شیطون و جذاب لیلا. وقتی لباسهای صورتیشون رو میپوشند انگار این یک رویاست. خدایا شکرت به خاطر صحنهای که در ذهنم ثبت شد. وقتی سهتایی با لباسهای صورتی به سمت حرم حضرت معصومه میدویدند.
خدایا شکرت به خاطر این زیارت نمکی و شیرین. به خاطر حضور پررنگ اولیاء خودت در عالم هستی.
خدایا شکرت که امشب ما بدون گناه گذشت.
خدایا شکرت که حتی وقتی در دلم تو رو شکر میکنم؛ تو میشنوی. و خدایا شکرت که وقتی ازت چیزی میخوام، با باورِ به سخاوت و مهربانیِ تو، در کمتر از ۲۴ ساعت حاجتم رو روا میکنی.
خدایا شکرت به خاطر خریدِ غیرمنتظرهای که در قم کردم. تک تک چیزهایی که خریدم عالی بود.
خدایا شکرت به خاطر اینکه اعجوبهای مثل خانم شین رو جلوی چشمانِ من قرار دادی. کسی که انگلیسی و اسپانیایی و عربی به ۸ لهجه صحبت میکنه. خانم شین، دلداده انقلاب اسلامی... کسی که داستانش رو فقط خودش میتونه بنویسه... و سرگذشتش، نور و یادِ تو رو به قلب انسان میاندازه و من یاد میگیرم صبورتر باشم.
سلام صالحه خانم
چقدر فصای وبلاگتون پرانرژی شده. لذت میبرم. وقتی میخونم انگار این عبارات" خدایا شکرت" برو خودم دارم میگم. راستش ازتون دلگیر بودم. پیامی براتون گذاشتهبودم(یادم نیست به چه اسمی) و اصلا تایید نشد. توهینی در کار نبود.البته حالا اون نظرم را خودم قبول ندارم ولی از شما انتظار نداشتم که تایید نکنید. الان دیدم حیفه بهتون نگم چقدر اینجا انرژیبخش شده.