صالحه


نرگس
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۲ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

حاجت‌روایی

جمعه, ۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۲:۱۴ ق.ظ

دیروز صبح وقتی اذان صبح بیدار شدم و با خونه‌ جدیدمون مواجه شدم، تمام وجودم پر از شکر شد.
از هر زاویه‌ای به خونه‌مون نگاه می‌کردم لذت می‌بردم.
هارمونیِ رنگ‌ها، سمفونیِ نقش‌ها، رقصِ اشیا.
احساس کردم چقدر برای بعضی از چیزها دویدم اما وقت‌شون نرسیده بود و اینی که بهم دادند بهترین هست. به یاد دعاها و توسل‌هام افتادم و گفتم: نگاه کن! امام جواد علیه السلام چطوری انقدر خوشگل حاجت‌روات کرده.
لذت بردم. از نظم خونه‌. از چیزهایی که جدیدا خریدم برای خونه‌مون. از حسِ راحتی و آرامشی که داره. و از ذوقِ روضه‌ای که اگر اذن بدن؛ می‌خوام رزق خونه کنم.
خونه‌ای که من میگم شبیه خونه‌های بلاگرهای اینستای ناگرام شده اما همسر میگه بامزه شده.
شاید اگر ده سال پیش موقعیت امروز رو داشتم؛ باهاش حسابی بلاگری می‌کردم اما خداوند به خاطر تقواهای ریز و جزئی‌ اون زمانِ من، از بلای بزرگ بلاگری دورم کرد.
چقدر وقتی خونه قبلی بودیم می‌خواستم یه گلدون بخرم. نمیشد که نمیشد. دیشب خریدم.
و همسر هم وقتی رفته بود بیرون، گلش رو خرید: نرگس‌.
تنها بلاگری که دنبالش می‌کنم، با همین صحنه‌ها چقدر بلاگری می‌کرد.
زندگی من حالا خیلی دلبرتر از همه‌ی اون صحنه‌هاست. خودم هم باورم نمیشه.
هرچند این چند وقت انقدر کار کردم و بهم فشار اومده که کمردرد و کتف‌ درد امانم رو بریده.
دو تا چای ریختم. داشتم می‌گفتم انقدر ذوق دارم که اولین مهمان‌های بعد از تغییرات منزل‌مون، مهمان‌های روضه‌اند. بعد حرف از بقیه برنامه‌های اون چند روز شد‌. روضه‌خوان دو روز اولِ روضه جور شده بود اما برای روز شهادت باید به فرد دیگری می‌گفتیم. زنگ زدیم به ایشون. با خانومشون دعوتشون کردیم خونه‌مون، به صرف شام.
اولین مهمان‌های خونه‌ی طعم‌دارِ جدیدمون.
آقای روضه‌خوان، خونه‌ی قبلی‌مون خوب یادش بود. من هر بار که مصطفی مجردی دوستاش رو دعوت کرده بود اونجا، خجالت کشیده بودم.
همسر گفت ما فقط فلان قدر پول مبل دادیم، ایشون گفت انگار چند میلیارد پول خرج خونه کردید :)
بعد گفت: خونه‌تون حس خوبی داره.
و من یک آخیش توی دلم گفتم.
همسرش یاسمن هم دوست عزیزم هست. و یکی از خفن‌ترین آدم‌هایی ‌که تا الان شناختم. یاسمن از من خیلی کوچیکتره اما فوق‌العاده باهوش، تیزهوش، مربی و کاربلد در فضای تربیتی و یک ماساژرِ مادرزاد!
یاسمن لطف کرد و نیم ساعت ماساژم داد و از شر دردهام خلاص شدم. این دومین بار بود. خیلی دعاش می‌کنم. این روزها انقدر تحت فشار کارهام هستم که بدنم کم میاره. بازم الحمدلله. درد هست اما درمان‌ نیز هم :)

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳/۰۹/۰۹
نـــرگــــس

نظرات  (۷)

۰۹ آذر ۰۳ ، ۰۲:۴۳ پلڪــــ شیشـہ اے

زبانم قاصره از ذوق و شوقم و شکر خدا 

الحمدلله

ماشاءالله لاحول ولا قوة الا بالله

خواهرجان صدقه هم بذار کنار

ان شاالله که خیرش رو ببینید، دائم ذکر اهل بیت توی خونه عزیزتون جاری باشه😍😍😍🥹

پاسخ:
مهرررررربوووووون! :*
ان شاءالله... 
یکی از آرزوهام این بود که توی خونه جدید، روضه باشه، بیرق اهل بیت روی دیوار باشه...
ان شاءالله به جز ظاهر، باطن این امور هم در زندگی‌مون جاری باشه که این خیلی مهم‌تره.
ان شاءالله همه‌ی این اتفاقات و حال‌های خوب برای خودت :*

چه حس خوبی داره

شبیه یه رویا

پاسخ:
یاسمن جان اون وجه رویاگونِ این خونه، یه کنجی هست که الِ کتابخونه است و یکی از مبل‌های تک‌مون اونجا است. من دستم رو دراز می‌کنم و کتاب میاد توی دستم :)
انقدر باحاله که دختر بزرگه‌ام، فاطمه‌زهرا حسودیش میشه من اون صندلی رو برای مطالعه‌ام برداشتم :))
۰۹ آذر ۰۳ ، ۰۹:۰۷ مهتاب ‌‌

کاش یه عکس می‌ذاشتی برامون😅

پاسخ:
بلاگری مگه همین نیست 😆؟
۰۹ آذر ۰۳ ، ۱۳:۰۹ سارا سماواتی منفرد

سلام

چقدر عالی و چه حس خوبی آدم از تغییرات خوب می گیرد مثل اینکه تو یک مسابقه حساس یک دفعه دوپینگ کرده باشی  و به نظرم خستگی بدنی معنا ندارد 😁

کاش به شیوه بلاگرها حداقل یک عکس می گذاشتید 😅

ان شا الله نورش در زندگیتون جاری بشه ( آمین )

پاسخ:
سلام سارا خانم. 
آره واقعا. من اشتباهم این بود که خودم رو محروم از تغییر می‌کردم...
خیلی ممنونم از دعاهای قشنگ‌تون :)
ان شاءالله برای زندگیِ قشنگِ خودتون این‌ روزها زیاد بشه :*
ولی عکس بیرق‌هام رو دوست دارم بگیرم... نگه‌دارم یادگاری.
۱۰ آذر ۰۳ ، ۱۰:۵۵ ن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌

عزیزدل نادیده

خدا رو شکر😍

از خوشحالی‌ت خوشحالم...

الهی که به بهترین‌های دنیا و آخرت برسی

منم دلم خونه با چنین حس خوبی خواست

الهی که خونه‌هامون شایسته پذیرایی از اهل‌بیت باشه❤️

پاسخ:
ممنونم دوستِ مهربون و عزیزِ دل :) :*
ان شاءالله برای خودتون، این روزها، این حال و هوا، حالِ خوب و حسِ خوب... خیلی زیاد بشه در زندگی‌تون :)
از خود اهل بیت باید خواست. من از امام رضا جان علیه السلام خواستم...
حتما طلب‌تون باشه، میدن بهتون.

سلام نرگس جان 

خیلی خوشحال شدم مبارکتون باشه..قشنگ حستون درک میکنم الحمدالله.... ان شاالله ب شادی و خوشحالی توش زندگی کنید و همیشه در خونتون برای مجالس اهل بیت باز باشه..

برای منم دعا کنید ماهم دوسه سال قصد داریم خونه عوض کنیم نمیشه از نظر مالی هم امکانش هست فقط انگار روزی و قسمتمون نیست هربار ی طوری میشه چندبار قرداد هم بستیم ب هم خورد ...اگه شد تو روضه فاطمیه برای مشکل خونه ماهم دعا کنید اینجا کوچک شد دیگه با بچه ها برامون و...ان شاالله منم روضه بگیرم ب زودی ...

 

 

 

 

 

 

پاسخ:
سلام گل یاس بانو
جوابم به نظر قبلی رو بخونید. نیت کنید. قصد جدی کنید.
ان شاءالله حتما میشه. امیدوار باشید. خوشبین باشید. ان شاءالله به زودی زود بشه و خبرش رو بهمون بدید :)
۱۲ آذر ۰۳ ، ۲۰:۳۲ پلڪــــ شیشـہ اے

ممنون از دعای خیرت عزیزم😍❤😘

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">