صالحه


صالحه
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۱ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

تصمیم مهم من

يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ

خیلی وقت‌ها که می‌دونم یا حدس می‌زنم که قراره در آینده در موقعیت خاصی، با فرد به‌خصوصی مواجه بشم، از خیلی قبل‌تر شروع به مکالمه خیالی با اون فرد می‌کنم و این خیلی بَد هست... چون انگار اون‌ها رو تو دنیای مطلوبم (ر.ک. تئوری انتخاب، ویلیام گلاسر) وارد می‌کنم و این‌کار ایندیویجوال و خودمحورم می‌کنه و این قضیه تبعات زیادی داره.


امشب تصمیم گرفتم دیگه هرگز این کار رو نکنم و فقط با خداوند و امام زمانم مکالمه ذهنی داشته باشم.
البته با شهدا و ملائکه هم میشه مکالمه ذهنی داشت. به شرط این‌که آدم خودش با اون‌ها حس بگیره.


شما چی؟ شما هم مثل من، پیش‌پیش با آدم‌ها مکالمه ذهنی خیالی داشتید؟

موافقین ۵ مخالفین ۳ ۰۲/۰۶/۲۶
صالحه

نظرات  (۴)

۲۶ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۲۲ پلڪــــ شیشـہ اے

:)) منم تو ذهنم  کلی دعوا و بکش بکش میکنم.

وسطش خنده ام میگیره و میگم دختر یاواش تر :)) با کی دعواته؟ 

پاسخ:
هوووومممم... خیلی جالب بود :))

سلام صالحه

این مکالمه ذهنی در واقع باعث می‌شه ما اصلا طرف مقابل رو نشنویم! یعنی به جای اینکه حواس بدیم اون چی می‌گه و تو دنیای اون چی می‌گذره، ذهنمون پیش ارزیابی‌هایی هست که از قبل ازش کردیم؛ بدون اینکه بشنویم، منتظریم جواب‌های ازپیش‌آماده‌شده‌مون رو بهش بدیم. خیلی بخوایم صریح بگیم اصلا «ارتباط» اتفاق نمی‌افته اینطوری.

و پاک‌ کردن ذهن، کلییر کردن ذهن قبل از اینکه وارد گفتگو بشیم با کسی، خیلی قدرتمنده، خیلی زیاد. موفق باشی☺️

پاسخ:
سلام سادات خانم
بله... واقعا این پاک بودن ذهن در تعامل، یکی از ویژگی‌های آدم‌هایی هست که من خیلی دوستشون دارم :)

البته من این حالت رو ندارم که مداوم مشغول فکر کردن به صحبت با دیگران در ذهنم‌باشم.
فقط موارد خیلی خاصی و با افراد خاصی که برام جنبه‌های خیلی خاصی از ارتباط با اون‌ها اهمیت داره! :)) و این موارد بیشتر از اینکه ناظر به جواب دادن به اون‌ها باشه، ناظر به شروع مکالمه از جانب منه. برای همین می‌خوام کمتر اهمیت بدم... اهمیت رو باید به کسان دیگری بدم.

من خیلی حرف‌ها رو نمی‌تونم یا نمی‌خوام به دیگران بزنم. شاید خنده‌دار باشه اما گاهی دقیقا واسه اینکه حرف، حرف نیاره یا صحبتم با کسی طولانی نشه از گفتن خیلی چیزها صرف نظر می‌کنم و باقی صحبت رو توی ذهنم ادامه می‌دم.

حتی با کسایی که خیلی بعیده یه روز ببینمشون.

پاسخ:
خیلی جالب بود عزیزم. ممنونم که برام نوشتی.
۲۸ شهریور ۰۲ ، ۱۴:۰۴ مسلمانِ یاغی ...

وسط دوره فنون مذاکره شعبانعلی، خیلی اتفاقی (و هیچ اتفاقی اتفاقی نیست) با نوروتیسیزم آشنا شدم و فهمیدم که نوروتیک هستم. تا پیش از این تصور می‌کردم همه شبیه من به اتفاقات و اطراف‌شان نگاه می‌کنند. فکر می‌کردم همه دیالوگ کوتاه غیردوستانه‌ای که امروز داشته‌اند را تا سه روز در ذهن‌شان کش می‌دهند، با طرف بحث می‌کنند و کارشان بعضاً به کتک‌کاری هم می‌کشد و همه اینها در خیال اتفاق می‌افتد.

پاسخ:
:) جالبه... و منم اصلا نمیدونستم که آدم‌ها این کارها رو می‌کنند.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">