آنجلینا جولی، اسطورهی دست نیافتنی زن ایدهآل
چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۱۱ ب.ظ
نمیدونم کسی قبل از من این حرفها رو زده یا نه اما باید بگم:
سوپر ستارهی هالیوودی دختران دهه هفتاد تقریبا میشه گفت آنجلینا جولیه!
آنجلینا جولی برای دهه بیست و اندی سالهها در حد یک اسطوره است.
زنی که در زیبایی و دلفریبی و جاذبههای جنسی بسیار خاص است.
زنی که در بازیگری، پیشهی خودش هم عالی است.
زنی که ازدواجی عاشقانه میکند با یک ستارهی دیگر. کسی مثل خودش و در حد خودش. زنی که کسی را که میخواهد به دست میآورد.
زنی که هم خودش بچه میآورد و هم کودکانی را به فرزندخواندگی میپذیرد و دوتا و سهتا آنها را بغل میکند و با خودش به اینور و آنور میبرد و این فسقلیها هرگز مانع حرفهی او و حضور اجتماعی او نمیشوند.
زنی که دغدغههای بزرگی از جنس رسیدگی به کودکان گرسنهی آفریقایی دارد و سفیر یونیسف میشود و مسئولیتهای بزرگتری را در دنیای واقعی میپذیرد.
زنی که سوپر همسر، سوپر مادر، سوپر سلبریتی و فعال اجتماعی است.
"این زن" برای ما اسطوره شد!
چند ماه پیش خبر طلاق جولی و پیت از هم خیلیها را شوک زده کرد. ولی من را نه. اصلا میدانی چرا مردم برایشان این خبر سنگین و سخت بود؟ چون بت بزرگ قهرمان زن غربی برایشان شکسته شد. چون جولی نماد زن غربی بود. شاید باربی دستنیافتی و مسخره باشد اما ما آنجلینا جولی را دیدیم! او در همه چیز عالی بود اما هرگز به ما نشان داده نشد که:
جولی قبل از حضور در برابر عموم و دوربینها، چند ساعت در سالنهای زیبایی وقت خود را صرف میکند؟ چند ساعت را در سالنهای بدنسازی!؟
بچههای جولی وقتی او در مراسمها و جشنها حاضر میشد کجا هستند؟ عکاسها معمولا تمایلی به گرفتن عکس از پرستاران بچههای جولی از خود نشان نمیدهند! ما پرستارها را ندیدیم. آن لحظهای که جولی بچههایش را از دست پرستار میگرفت تا آنها را دوتا و سه تا بغل کند تا مثلا برود به مرکز خرید و ... ندیدیم!
ما اخم و گریه و عصبانیت جولی را ندیدیم. ما فقط عکسها و فیلمهای او را دیدیم. او فقط خوش میدرخشید و میخندید.
گریه بچههایش را هم ندیدیم. ما البته حس مادری را هم ندیدیم. نگرانی مادرانه ندیدیم. خستگی مادرانه ندیدیم. این چیزها (دغدغه بچه و خستگیها) ارزشمند است ولی اینها را ندیدیم.
عکاسها هم که عین علف هرز همهجا بودند. حتی وقتی صبح جولی از خواب بیدار میشد، کنار بچههایش.
ما عادت کردیم به سطحی نگری و ظاهر بینی. تا جایی که ما هم توهم زدیم که زندهگی خالهبازی و عروسکبازی است. نفهمیدیم که تفاهم بین زن و شوهر چیزی فراتر از شانیت ظاهری اجتماعی آنهاست. مفاهمه و مکالمه در زندهگی ها محو شد! چون فقط خواستیم ظاهر کار را درست کنیم! یک کاور خوشگل و رنگیرنگی بکشیم روی همه چیز و یک معجزه بشود!
زندهگی خیلی از دخترای همسن و سال من داغون شد. به خاطر بینش غلط.
نفهمیدیم که مگه به قیافه است؟ مگه به ماشین و عینک و ساعت و ست کیف و کفش چرم و ... است؟ مگه میخوام با شغلش زندگی کنم؟ نفهمیدیم که اخلاق چیزی فراتر از قربون صدقهی دوران نامزدی و بازکردن در ماشین برای مادمازل و خرید گل و گوشی موبایله! نفهمیدیم... نفهمیدیم... نفهمیدیم...
چرا نفهمیدیم؟ چرا اسطورهی ما شد این زن؟ چرا زن ایدهآل ما آنجلینا جولی بود؟
در واقع آنجلیناجولی استعارهای از زن ایدهآل است و بسیاری از دخترها و زنها، نه فقط در جامعه ما، بلکه در کل دنیا، تحت تاثیر این تبلیغات مسموم قرار گرفتند و سعی کردند، شبیه این ابرقهرمان ها بشوند. اما از اونجایی که جمعکردن همهی این چیزها در زندگی واقعی محاله و فقط در تخیل رسانهای قابل شکلگیریه، آدمها در این شبیه سازی، شکست میخورند و اعتمادبهنفسشان را هم از دست میدهند. البته معمولا این راه غلط را تا آخر عمر ادامه میدهند. گرچه درمورد آنجلیناجولی و بردپیت هم دیدیم که زندگی آنها هم از هم پاشید. طلاق گرفتند چون جمع شدن همهی این کارها برای یک زن محاله.
کنترل یک زندگی آرام در دستان یک زن آرامه. نه زنی که مرتب در انظار عموم خودنمایی میکند و بچههایش را به پرستار میسپارد و خانهاش را به دست خدمتکار. زن آرامی که وقت دارد با فرزندانش، با همسرش حرف بزند و بیشتر از بدنش، از مغزش کار بکشد.
۹۶/۰۱/۱۶
این جمله رو باید قاب گرفت، فوق العاده بود