آخرین باری را که باد موهایت را با خودش برد، به یاد داری؟
يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۵۸ ب.ظ
جواب دادن به بعضی سوال ها خیلی مشکل است...
امروز ابرهای خاکستری آسمان را پر کرده بودند. به حیاط رفتم و سرم را بالا گرفتم تا پهنه آسمان را در قاب دیوار ها ببینم. دیواری نبود و باران نم نم می بارید و نسیمی بهاری در جریان بود و من هوس کردم که روسری ام را در بیاورم و بلند بلند آواز بخوانم... بی دغدغه...
اینک روی تخت چوبی ایوان نشسته ام و به صدای رعد و برق گوش می دهم و آن تکه ابر سیاه کوچولو را می پایم و برای شما مینویسم و گه گاه به کودکم که کنار حوض نشسته و بازی میکند نگاهی می کنم...
و به این می اندیشم که چرا زنان در خانه های بی حیاط و ایوانند؟ چرا آسمان از آن ها دریغ شد؟ چرا باد موهایشان را نوازش نمی دهد؟ چرا نمی توانند ترانه بسرایند؟ چرا داشتن بچه برای آن ها آرزوی سی سالگی است؟ چرا؟ چه کسی مسئول است؟
امروز ابرهای خاکستری آسمان را پر کرده بودند. به حیاط رفتم و سرم را بالا گرفتم تا پهنه آسمان را در قاب دیوار ها ببینم. دیواری نبود و باران نم نم می بارید و نسیمی بهاری در جریان بود و من هوس کردم که روسری ام را در بیاورم و بلند بلند آواز بخوانم... بی دغدغه...
اینک روی تخت چوبی ایوان نشسته ام و به صدای رعد و برق گوش می دهم و آن تکه ابر سیاه کوچولو را می پایم و برای شما مینویسم و گه گاه به کودکم که کنار حوض نشسته و بازی میکند نگاهی می کنم...
و به این می اندیشم که چرا زنان در خانه های بی حیاط و ایوانند؟ چرا آسمان از آن ها دریغ شد؟ چرا باد موهایشان را نوازش نمی دهد؟ چرا نمی توانند ترانه بسرایند؟ چرا داشتن بچه برای آن ها آرزوی سی سالگی است؟ چرا؟ چه کسی مسئول است؟
در ادامه مطلب داستان امپراطریس را بخوانید
امپراطریس بسیار زن نمکین بود. با وجود علیلی مزاج بسیار خوب بود. خوش گیس، خوش ترکیب، دلچسب، بسیار با قر و فر. ما را که دید یک دفعه وا رفته نگاه های عجیب می کرد و گفت بسیار افسوس دارم که این چند روز که اینجا بودی نیامدم. لبش را می گزید. خودش را می مالید به زمین و صندلی و گفت خواهش یک صورت عکس شما را دارم. گفتم صبح می فرستم. بسیار صحبت شد، باریک. خلاصه، دست امپراطریس را گرفته وارد تالار شدیم ...شاهزاده های نمسه و آلمان، همه بودند. زن تازه که برادر امپراطور گرفته بسیار بسیار خوشگل است. خیلی خوب است. بر پدر آلمان ها لعنت که همه خوشگل اند.
سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ ص. 311
عکس: نقاشی ناصرالدین شاه از زن فرنگی
سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ ص. 311
عکس: نقاشی ناصرالدین شاه از زن فرنگی
۹۷/۰۲/۰۹
حسش خوب بود حالا توی حیاط؟ :)