حس و حالی که عاشقشم
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۵۷ ب.ظ
عکاسی از فضاهای سنتی برای من بیشتر از اینکه تفریح باشه، یه رسالته.
برای اینکه بتونم عقلانیت درون سنت رو به نمایش بذارم و حس و حالی که سالهاست انگلیسیهای مزدور و خائنان داخلی از یاد ما برده اند رو دوباره احیا کنم.
میدونم که تنهایی از پسش برنمیام اما این وبلاگ رو از اول به همین نیت ایجاد کردم.
این عکس رو خودم گرفتم. اون نون هایی که زرد رنگتر اند، نون گندم تنوری خانگی اند.
اون نونهای تیره تر، جو تنوری اند.
عسل و انار و شیرهی مخلوط خرما و توت و انگور هم که هست.
اون نوشیدنیها هم یکیش دمنوش بادرنجبویه است و دیگری شیربادامه. بادام میکس شده با آب.
یعنی من این صبحانه رو خوردم دیگه ناهار سیر و پر بودم. تازه یه ذره نون خوردم. آخه این نون های سبوس دار بدجوری قوت دارند!
مثل اون نمد زیر سفره قلمکاری که وقتی برای اولین بار، پاهام رو روش گذاشتم، یه گرمای خاصی تا قوزک پام اومد بالا، یه جوری که درد پاهام که از سردی بود، کم کم از بین رفت.
این عکس برای من پر از حسه...
۹۶/۰۱/۱۹