امام رضا جان
امام رضا علیه السلام...
قبول دارید خیلی خاصه؟
یه ایران به این پهناوری رو برامون نگهداشته مثل گل! نه... گلستان...
رشته تحصیلی من طوریه که باید از زبان مورخان مختلف و با رویکردهای مختلف تاریخ رو بخونم.
هرچی میخونم بیشتر شگفتزده میشم از اینکه الان ایران رو داریم! فقط داریم!
تو بگو ایران تحریمه و لاغر شده، اقتصاد ایران مریضه و سوء تغذیه گرفته.
ولی من میگم ایرانمون شرف داره و از دلِ نبردهای طول تاریخ، جان سالم به در برده...
اینکه ایران رو مدیون امام رضاجان بدونیم، بیشتر در شعرِ شاعران و جستارهای پراکنده محققین هست ولی من فکر میکنم میشه یک دور کلِ تاریخ ایران رو با همهی وقایعش... از بعد از ورود امام به ایران بازخوانی کرد...
میخواستم در این مطلب از آقاجانمون تشکر کنم.
یک تشکر به درازای تاریخ و به پهنه ایران و اندازهی همهی ایرانیان و ایران دوستان... گرچه در واقعیت حق چنین شکری ادا نمیشه اما در قلب من وجود داره...
من میخواستم یه چیزی دیگه هم بگم به امام رضاجان.
اینکه آقای مهربونم... همیشه یادم رفته ازت تشکر کنم.
یادم رفته. با اینکه همیشه حاجتهام رو دادی. خندهدار و مسخره بودند یا دور از ذهن و بعید و ناممکن. فرقی نداشته، بهترینها رو بهم دادی.
من خیلی کمتر از درخواستهام ازت تشکر کردم.
هرچند یه زمانهایی هم بود که وقتی میاومدم زیارت، انقدر محو مهربونیت بودم که دلم نمیاومد ازتون چیزی بخوام.
و شما خودت صدای قلبمِ پاره پارهام رو میشنیدی و دست روش میکشیدی...
شما خودت همیشه شفام دادی.
ولی من انقدر زیر نور شما از تاریکیهام دور میشدم که نمیفهمیدم چقدر غبار گرفته و تاریکم.
امسال تلاقی نقاط کانونی نور در زندگی و زمانه ما انقدر زیاد شد که من ناگهان متوجه حجم نورانیت بیسابقهای شدم.
این توجه انگار در زندگی من بازتابی پیدا کرد که فهمیدم چقدر از بیان شکر شما لالم.
امام رضاجان... کاش فقط همیشه کنارت باشم. ازت دور نشم. همین.
سلام
عیدتون مبارک
انشاالله به زوی میهمان حرمش باشید