صالحه


صالحه
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۱ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

وقتی من دانشگاهم و همسر نیست.

يكشنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۵۴ ب.ظ

امروز یک شنبه بود و من طبق معمول از صبح باید میرفتم دانشگاه تا ساعت ۱ عصر. ساعت ۱۱ صبح هم همسر باید میرفت جایی. یه جایی که هیچ کاریش نمیشد کرد...
در این شرایط چالش ما واضحه که چیه: نگه‌داشتن بچه‌ها و مخصوصا لیلا...
بچه‌ها رو همسر گذاشت خونه مادرشوهرم. وقتی مستاصل میشیم تنها گزینه‌مونه.
این بار دومی هست که اینطوری شدیم چون مامانِ من یک‌شنبه‌ها کلاس داره. کلاسی که خودش تدریس میکنه.
اینا رو نوشتم که بگم دیگه پذیرفتم که مامانم براش کلاسِ خودش توی اولویته. که حاضر نیست روز کلاسش رو به خاطر من جابه‌جا کنه و راحتی دوستاش براش در اولویته.
پذیرفتم که برای مامانم، تحصیلات تکمیلیِ من اصلا ارزش نیست. اصلا اولویت نیست. حتی یه مانعه...
اینم فهمیدم که توقع من از مامانم زیاد بوده. این که همین الان که دارم اینا رو مینویسم فکر میکنم باید اون پیش بچه‌ها می‌اومد. این که فکر میکنم باید من رو در اولویت میذاشت...
هنوز خیلی مونده که بتونم بهش حق بدم اما حداقل الان آرومم و اینا آزارم نمیده.
شاید چون همسر پشتمه و البته خودمم پذیرفتم و کنار اومدم.
این که میگم درس خوندن من برای مامان ارزش نیست شاید اغراق به نظر بیاد. اما خب...
همین چند روز پیش داشت با تازیانه‌های کلمات نوازشم میداد که چرا به فکر برادر کوچیکم نیستم. میگفت تو که دیگه داری استاد میشی، انقلاب اسلامی میخونی و ‌چه و چه، اگه درس نمی‌خوندی (بیشتر میتونستی به داداشت برسی)... گفتم مامان این "اگه" رو در مورد همه چیز میتونی بگی: اگه بچه‌ی سوم رو به دنیا نمی‌آوردی، اگه دومی رو نمی‌آوردی، اگه بچه‌دار نمی‌شدی، اگه ازدواج نمی‌کردی، اگه حوزه نمی‌رفتی...
گفت راست میگی‌. منظورم اینه که تو که اینقدر توانایی‌هات بالاست.
چی میخواد از من مامان؟
نمیدونم.
مامان فکر میکنه درس برای من یعنی مدرک.
نمیدونه درس و مشق و کتاب، عشقمه، غذای روحمه.


وقتی دانشگاه میرم، تقریبا وضعیت لیلا به هم میریزه. نه همسر بهش رسیدگی می‌کنه؛ نه مامان، نه مادرشوهرم. فقط دلم برای لیلا می‌سوزه. شاید اگر بهم مرخصی میدادند اینطوری نمیشد ولی در هر حال الخیر فی ما وقع.
پ.ن: بچه‌ها ساعت یک و نیم اومدند خونه و فهمیدم اگر اینکه مادرشوهرم می‌خواسته به لیلای ۸ ماهه کرانچی بده رو فاکتور بگیریم، لااقل لیلا دو وعده غذا خورده بود. زینب بیچاره از صبح یک‌بار هم تعویض نشده بود...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۰۱
صالحه

نظرات  (۳)

چرا الویت مادرتون باید شما باشی وقتی الویت خودت بچه هات نیستن؟

چطوره یه همیار بگیری برای خودت؟تو که موافق چند همسری هستی.ههه

افکار پوچ

۰۴ خرداد ۰۱ ، ۱۶:۳۲ پیـــچـ ـک

راستش خیلی می‌فهممت.

یه چیزی بگم؟ مادرای ماها یه جورایی هم حسادت می‌کنن به وضعیت ما و هم چون خودشون آماج حملات فمینیستی بودن، احساس می‌کنن حتما باید یکی از دو گزینه فرزندآوری و خانه داری و یا اشتغال بیرونی و تحصیلات رو انتخاب کنیم. یه جور تلخی‌ای رو که خودشون تجربه کردن می‌خوان با این رفتار تسکین بدن. 

می‌دونی پیش خودشون می‌گن، من از خودمو امیالم تا جوون بودم برای این بچه گذشتم، چرا دیگه الان که اون دست و پا پیدا کرده باز هم باید بگذرم؟ راستش این دقیقا سرانجام قرار نگرفتن توی شرایط خود و مخلصانه کار نکردن برای خداست. فشاری که بهشون اومده رو با این دست رفتارا می‌خوان به ما نشون بدن.

 

دانشگاهتون مهد نداره؟ یا امکانش رو نداری ساعتی بچه ها رو مهد بذاری؟

پاسخ:
میدونی... مامانم حسود نیست. میدونم. مامانم همیشه سردرگم بوده . مسیرش رو و ماموریت خودش رو خیلی خوب نتونسته تشخیص بده. برای همین گاهی فعل و سخنش با هم نمی خونه. مثلا میاد خونمون و کمکم میده ولی یه حرفی میزنه که خلاف اون رفتار می کنه و ناراحت میشم.

اتفاقا مامان من هیچ وقت به خاطر ما از خواسته های خودش نزده. خدا رو شکر...
و الان هم میگه و میدونم که واقعا باور داره و اعتقادش اینه که سرنوشت و عاقبت به خیری بچه های من و همه ی بچه هاش و نوه هاش براش خیلی مهمه.

در عین حال به خاطر شباهت هایی که ما با هم داریم و اینکه مامانم خیلی از گذشته زندگیش راضی نیست، با من نمیتونه خیلی مهربون باشه.
به من که نگاه می کنه انگار خودش رو میبینه. میگه منم جوان بودم همینطوری بودم و چون گذشته خودش رو نپذیرفته با منم نمیتونه کنار بیاد و مهربون باشه.
بهش میگم مامان! با من مهربون باش. من خودتم... من خودِ خودتم. با خودت مهربون باش.
:)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">