من سپاسگزار نخواهم بود اینچنین
خدای بزرگ، من توبه میکنم از ناسپاسی.
امشب دوباره تلنگر خوردم از تو. ممنونم از تو.
چقدر به من نمایاندی فقر و مشکلات مردم را تا بفهمم چهقدر حالم خوب است!؟
حی زین العابدین دمشق
حلبی آباد کنار جمکران
خانههای کلنگی کنار حرم بانو معصومه س___ آدمهایی که فقط نفس میکشند
خانههای از جنگ ویران شده___ آواره ها
زنی در به درِ یک قران پول، با یک شوهر جانباز، مطرود حتی از بنیاد شهید
بچه های محروم از درس، آینده، اعتبار
خدایا ببخش... من اصلا نمیدانم، نمیفهمم روی چه حسابی به من عطا کردی؟
خدایا ببخش... چطور میتوانم تو را شکر کنم؟
خدایا ببخش... که جنبه ندارم! باید حتما کیف و کفشم فلان و بهمان باشد! باید مانتو ام با روسری ست باشد! باید همه چیزم چنین و چنان باشد! چون... باید مطابق شان و منزلتم باشد!
خدایا به من بنما.... رسالتم را!
*
چقدر امشب به این فکر کردم چگونه میتوان دنیا را از این بدبختیها نجات داد. چرا به نتیجه ای نمیرسم؟؟؟