عنوان؟ آیه ۲۰۰ سوره آل عمران.
جالبه که وسط این حادثهی عجیب و بهتآور و غمانگیز، وسط این وضعیت که ملت ایران داغدار شده...
بعضی مذهبیها به استناد آیه "لتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا..." به جِد معتقدند که قضیه سقوط بالگرد رئیس جمهور، کار اسرائیل هست و مدام پیامهایی در این زمینه فوروارد میکنند و صغری و کبری و نتیجههای بیربط و استدلالهای مخدوش.
کاش کتاب مغالطات رو میخوندند! عزیزان، دشمنی و کینه یهود از مومنین؛ اثبات کننده موفقیت آنها در یک عملیات تروریستی نیست. اون اولی یک گزاره کلی هست که مویّدش هم همینه که میبینیم صهیونیستها جشن گرفتند اما آیا اونها موفق به ترور شدند؟ واقعا معلوم نیست و احتمالات دیگری هم مطرح هستند.
صهیونیستها الان خوشحالند اما اگر این حادثه، یک ترور برنامهریزی شده به دست اونا قلمداد بشه، خوشحالتر و مغرور و مفتخر هم میشن!
و افکار عمومی چقدر به هم میریزه و هیمنه، اقتدار وعزت ملت و کشور ایران در جهان، شکننده میشه.
حتی به فرض که کار، کار اسرائیل باشه، تا مسئولین کشور رسماً اعلام نکردند، نباید بگیم. شاید صلاح ندونند که دست داشتن اسرائیل در این حادثه یا ترور، علنی بشه.
بعضیها که اصلا منطق عجیبی دارند! منطقی که من نمیفهمم. طوری طرح بحث میکنند انگار علت اینکه این حادثه برای رئیسجمهور اتفاق افتاده، اینه که خدا زده به کمرش چون رفته با رئیسجمهور کشوری که اسرائیل اونجاست، دست داده. و من از این منطق "این کار رو کردی، پس خدا اینطوری جوابت رو داد" متنفرم.*
حالا هزاری هم از سیاست حسنهمجواری برای این دوستان بگیم، براشون بیمعناست. از اینکه شاید رئیسی رفته بود اونجا که روابط رو حسنه کنه که نفوذ اسرائیل بیشتر از اینی که هست نشه، براشون بیمعناست.
وقتی به این دوستان میگیم صبر کنید؛ بر تحلیل خودشون مثل یک گزاره قطعی پافشاری میکنند! انگار اولین بار هست که برای مسئولین ما حادثه رخ داده. مگه حاج قاسم بارها به دل خطر نزد؟ مگه تیم حفاظتش مسئول تامین امنیتش نبودند و او فقط هر کاری صلاح میدونست میکرد؟ این که میگم صحبتهای محافظان حاجقاسم هست در یکی از مستندهاشون.
و در آخر، حتی اگر اثبات بشه که کار اسرائیل بوده، بازم نفی کننده این سکوت عاقلانه ما در این برهه نیست. الان عقل حکم میکنه که با این حرفها، حال خودمون و اطرافیانمون رو بدتر از این نکنیم.
یادمون باشه، مصداق امر به معروف و نهی از منکر، فقط حجاب نیست. این حرفا هم امر به معروف و نهی از منکر هست. تواصی بالحق و بالصبر کنیم.
*: این به این معنا نیست که من برای متافیزیک در این مسائل شانی قائل نیستم. متافیزیکیترین تحلیل از ززآ رو من در بیان نوشتم. شاید در مورد این قضیه هم نوشتم. فعلا که دل و دماغ ندارم و همین رو هم محض وظیفه نوشتم.
پ.ن: خدایا چه فروردین و چه اردیبهشت طولانی و پرحادثهای بود... حمد فقط مخصوص توست.
موافقم.با تمام ملاحظاتش.
مخصوصاً با پاراگراف ششم که به نظرم خیلی مهمه.