سلام
فکر کردم پروانه سلحشوری رو میخوای بگی!
مامان چندباره شدن،مبارک!
سلام
خدا حفظ کنه خانوادتون رو :)
فکر میکنم خیلی لازمه که مرد سر زایمان باشه که
1- متوجه بشه چی کار کرده
2- دردی که تحمل میشه رو ببینه و یکم جدی تر بشه
چون خانم 9 ماه هست که احساس مادر بودن میکنه ولی بچه بعد تولد برای همسر کم کم واقعی میشه. من که خودم تجربه ندارم ولی بنظرم خیلی میتونه حواس آدم رو جمع کنه.
بنظرم بخشی از دنیای واقعی هست که خیلی مردا نمیبینن
سلام
تبریک بابت فرزند سوم
من این پست شما رو چند قسمت کردم، یک قسمت شاید به نظر من فخر فروشی و داشته هاتون،. به هر حال در این شرایط اقتصادی هر کسی نمیتونه این کارهایی که همسر شما کرده براتون رو انجام بده.....
قسمت دوم:ناراحتی شما و همسرتون برای همسر دوستتون که واقعا ناراحت کننده است 😑
قسمت سوم :چقدر خوبه که شرایط ضمن عقد رو بذارن
کلا پستتون خوب بود و انگیزه درش موج میزد....
خدانگهدار شما بانو
@ مهدی عزیز
به نظرم خیلی زشته که یه آقا تو فرایند زایمان حضور داشته باشه، موضوع کاملا زنانه است
بعضی چیزها حریمی دارن، حفظ اون حریم از خود اون چیز به نظرم مهم تره، چون اگه حریمش پاس داشته نشه، عوارض خیلی زیادی ممکنه پیدا کنه.
ان شالله به زودی حس پدر شدن رو تجربه کنی و درک کنی منظورم چیه.
+ البته اینم عرض کنم این نمونه ای که ایشون آوردن اینجا خیلی استثناست و نمیشه مطلقا به عنوان الگو ازش استفاده کرد، به دلایل خیلی زیادی اینطور لوس کردن های خانم و وادادن و ازخودگذشتگی های افراطی عموما نتیجه مثبتی نداره و خونه خراب کنه، البته استثناهایی هم میشه پیدا کرد اما قلیلن و انگشت شمار!
فکر کنم پنج بار یا بیشتر کامنتی که برام گذاشتی خوندم.......
این قدر خوشحالم.... این قدر خوشحالم..... این قدر خوشحالم که باور نمی کنی......
من بهت افتخار می کنم صالحه... بهت خیلی افتخار می کنم :)
فکر نمیکنی خیلی به داری فخر فروشی میکنی؟چندتا مرد طلبه میتونن برای خانوماشون سرویس طلا بخرن به نظرت؟یا ماشین به نامشون کنن؟من خودم همسر طلبه ام.خدا رو شکر اوضاع خوبی داریم ولی طلبه ای میشناسم که محتاج یه پول دکتر رفتن ساده ست،یه هدیه کوچیک و...
هیچ وقت این حس فخر فروختن تو نوشته هات رو دوست نداشتم.
با چشمای قلبی قلبی میگه فقط بگو چی میخوای بخری عزیزم؟
مضحکه انگار یه دختر شونزده ساله نوشته اینا رو.یکم فکر کن بعد بنویس
سلام صالحیه جان
منم با خواندن این دستت خیلی خیلی تعجب کردم..خوشحالم ک حال روحیات رو ب بهبود ولی کاش از این همه خریداری ک کردی با جزییات نمیگفتی
ما الحمدالله خونه و ماشین داریم و همسرم حقوق معمولی دارند یعنی حدود ۴تومن
با این همه گرونی فقط برای بچه هام ی جفت کفش و یک دست لباس تونستم بخرم و حتی برای خودم یک روسری ساده هم نتونستم بگیرم چون عمده حقوق همسرم برای خرید گوشت و مرغ و برنج و...میره و واقعن نمیشه
کاش نمینوشتی چون خود منم ی لحظه گفتم خوشبحااش مگه چقدر درآمد دارند ک تونستن این همه خرید کنه
خیلی ممنون بابت این مطلب. خیلی ازش لذت بردم :)
خدا پنجتاییتون رو سالم و با دل خوش کنار هم و زیر سایهٔ خودش حفظ کنه انشاءالله :)
عیدت هم پیشاپیش مبارک :)
سه تا بچه الان جبهه ست به نظرت؟ خواهر من الان چهارمیشو حامله ست و گمانم امروز فردا زایمانشه. تازه شکم پنجمشه! اولین شکم یه سه قلو بود که مردن! فرق من با تو و خواهرم فقط اینه که من سزارینم.
تازه وضع مالیش هم خوب نیست. یعنی مثل من نیست. خونه وماشین دارن ولی خرج روزمره کمه. فقط چون خودش و شوهرش هر دو سیدن، شوهرش میگه ما وظیفه داریم بچه های حضرت زهرا رو زیاد کنیم.
من همیشه پیش خودم میگم اون به من حجته! اگر کم بذارم فردا خواهرم رو میارن پیش چشمم که چه طور این تونست، تو نتونستی؟ من همش میگم اون توی جبهه ست. من فقط دارم بازی میکنم!
منم دقیقا همینم. به قول خودت ادم دوست نداره توضیح بده که بقیه اذیت نشن. حاملگی و بچه بزرگ کردن سخته.کلیتش سخته. ولی این سختی برای بعضیا اونقدر زیاده که سختی ماها جلوش هیچی نیست.
ان شاءالله خدا به زنای انگیزه مندی مثل شماها قوت و انگیزه مضاعف بده!
از ته دلم از خدا میخوام سختیها کمرنگ بشن!
سلام
من همینجوری اومدم تو این پوشه که مطالبت رو بخونم و راستش با دیدن این مطلب جا خوردم واقعا.
اینهمه با جزییات نوشتن خریدهایی که واقعا زیاد هم بوده، ضرورتی نداشت و حتی بد هم بود.
در جواب یکی از دوستان نوشتین اینها خرید یک سال من بوده که یک جا انجام شده، نمیدونم، شاید شما همیشه همینقدر طی یک سال خرید داشتین و براتون عادی بوده و الان حتی احساس مجاهدت هم میکنید که طی سال رو صبر کردید و خریدی نرفتید.
من شما رو ملامت نمیکنم خواهر، خیلی هم فکر کردم این حرف رو بهت بگم یا نه. ولی با اینکه از تاریخ نوشته ات خیلی گذشته، بنظرم اومد که لازمه حرفم گفته بشه.
توی جامعه الان و وضع اقتصادی کنونی، خیلی ها هستن که این مقدار خرید برای دو یا سه سالشون هم نیست! جدا دارم میگم و این اصلا و ابدا مختص قشر خیلی ضعیف هم نمیشه.
من شما رو یه بانوی فهمیده و آگاه میدونم، و از همه مهمتر، یک طلبه و همسر یک طلبه.
من همینطور که با خیلی از استوری های دوستان متاهلم مخالفم و معتقدم هر مردی، در حد وسع مالی و روحی خودش و با مدل شخصیتی خودش ابراز محبت میکنه، برام مهم بود که بگم این نوشته، ممکنه برای برخی عزیزان این حس بد رو به وجود بیاره که: پس شوهر من اگه خرج نمیکنه یا اگه قدردان قناعت من نیست، شوهر بدیه... و یا محبتش به من کمه...
میدونم که ممکنه این فقط یک برش از زندگی شما باشه و قطعا هزاران داستان در پس هر زندگی هست، اما باز هم دلم نیومد که بهت نگم.
سلام
چه حس خوبی داشت این نوشته .... خیلی حال خوب کن بود.
به نظزم زندگی همین لحظه هایی ست که به تصویر کشیدید