۲ اسفند ۹۸، انتخابات
همسرجان مسجدشون رو حوزه انتخابیه کرده واسه همین من هم دیر اومدم رای بدم (ساعت ۱۱ و نیم) و هم برای اینکه دلش نشکنه مسجد اونا رو انتخاب کردم وگرنه به دلم بود برم مسجد محله مامانم اینا (محله سابق خودم) که برام نوستالژیکتره.
ولی خب از هر حیث اینجا بهتره چون بیشتر تحویلمون میگیرن. ناسلامتی خانم حاجآقا هستم! :)
تازه تخلف هم کردم و از برگه رایم عکس گرفتم. دلتون بسوزه! :)
اولین باره که انتخابات برام هیجان خاصی داره که دوست دارم ببینم کیا رای میارن. یه بار که انتخابات ریاست جمهوری روز قبل عروسیم بود و اصلا هیجان عروسی میچربید به همهچی... ولی رای دادم. اونم اول وقت!
یه بارم که ریاست جمهوری کلی زور زدیم و اینور اونور رفتیم تبلیغات ولی نشد و دپرس شدیم.
یه بارم که مجلس معلوم بود رای نمیاریم.
اما الان هیجانش به اینه که چون لیستی رای نمیدم دلم میخواد بدونم کدوم یک از اونایی که اسمشون رو نوشتم رای میارن!
اما مثل همیشه برای جریان حق باختی وجود نداره. ما در هر صورت برندهایم [vیِ victory] :)
نیز بخوانید بیانات مهم رهبر انقلاب در ۱۶ بهمن ۹۸ +
نیز بخوانید +
پ.ن:
وقتی قراره حجت بر کسی تمام بشه، میشه ولو تو یه لحظه!
بیشتر از یک هفته است دارم فکر میکنم لیستی رای بدم یا نه. اولش میگفتم واسه چی بذارم پدرخواندهها برام تصمیم بگیرند. برای چی وقتی میتونیم چهارتا جوان خوش فکر و اهل جهاد و انقلابی انتخاب کنیم، بشیم جاده صافکن جریاناتی که مدتهاست دوگانهشون برامون کهنه و فرسوده شده؟
کلی با دوستان بحث کردیم. رایم عوض شد چون فکر کردم نتیجه رو از دست میدیم. مصطفی با دوستانش نظر دیگهای داشتند. طبق معمول بهم تقلب نرسوند... شب قبل همش دو دل بودم.
صبح این دو لینک رو خوندم و قلبم آرام گرفت. خدا رو شکر. الحمدلله!
ان شالله بهترینها انتخاب بشن و بعد از انتخاب شدن خدا رو در نظر بگیرن