صالحه


صالحه
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۱ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

نو شدن، خانه تکانی، دل تکانی

شنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۲۴ ب.ظ

توی این پست در مورد یادگرفتن چیزهای جدید نوشتم. یکی از مهم ترین چیزها برای من، عضویت در یک گروه بود. امروز در گروه ما، روز تجربه بود. تجربه در مورد نو شدن و تغییر. دلم نیومد پیامم رو اینجا نذارم و این حال خوب رو با شما به اشتراک نذارم.


سلام دوستانِ عزیز🌺

حقیقتش خیلی خوشحالم که امروز این موضوع مطرح شده چون دیروز به یک دریافت جدید و نو رسیدم که به اشتراک گذاشتنش با شما، احساسِ خوبم رو چندین برابر میکنه.

دیروز جمعه بود و من و دخترم با هم شکلات داغ درست کردیم.

به پیشنهاد همسرم، برای عصر شکلات داغ رو در فلاسک ریختیم و رفتیم منزل پدری من تا در هوایِ بهاریِ خنک، شکلات داغ بخوریم و بچه‌ها هم کمی در طبیعت بازی کنند، شکوفه ها و درخت ها رو ببینند و ...

منزل پدریِ من یک مجتمع خلوت آپارتمانی با دار و درخت هست. اون روز بعد از اینکه شکلات داغ رو خوردیم، من از فرصت استفاده کردم و رفتم تا کمی قدم بزنم. متوجه شدم برخلاف گذشته که هیچ کس رو لبِ پنجره یا در بالکن منزل نمیدیدم، اون روز خیلی‌ها مشغول تمیزکردن خونه بودند.

و این رسم ایرانی و خانه تکانی خیلی قشنگه! 

با این وجود من فکر کردم که چه روزهای بی‌نظیری رو افراد صرف تمیز کردن خونه میکنند، درحالی که میتونند از فضای سبز و شکوفه های سفید و صورتی و هوای تازه استفاده کنند و چقدر حیفه که اینا رو از دست بدن.

من شخصا دوست دارم در طول سال؛ به تناسب و هر وقت که تونستم خونه تکونی کنم و بخش‌هایی از خونه رو تمیز کنم، نه اینکه آخر سال بیش از حد و با وسواس خودم رو خسته کنم.

به نظرم ما مادرها خیلی باید هوای خودمون رو داشته باشیم. پارسال با وجود اینکه باردار بودم اما انقدر به خودم و دیگران فشار آوردم که باید خانه تکانی کنم و چه و چه که پدر و مادرم به منزل ما آمدند و دستمال به دست، شیشه پاک کردند. با اینکه خودشون دوست داشتند که کمک من بدهند اما واقعا میشد ساده تر بگیرم. اونم در دوران کرونا که دید و بازدید خاصی نداشتیم. شاید یکی از فلسفه های خونه تکونی عید همین باشه که بعدش کلی مهمون قراره بیاد خونه آدم ها ولی بازم من امسال به این فکر کردم که خیلی باید حواسمون باشه که سنت ها بر شرایط ما غلبه نکنند.

چه بسا یکی از دلایل اینکه زنان ایرانی وقتی مهمان دارند فشار زیادی به خودشون وارد می کنند همین سنت ریشه دار خانه تکونی باشه که امتداد پیدا کرده و در طول سال هم مادرها باید خونه شون از تمیزی برق بزنه. حتی یک لکه کوچک روی میز تلویزیون قابل قبول نیست. اینکه از هیچ مادری ولو اینکه چند تا بچه قد و نیم قد داره، پذیرفته نیست که خونه ش در یه اوقاتی نامرتب باشه. 

البته که ما با رویکرد هوش متعادل سعی می کنیم از قالب این نظم های ظاهری خارج بشیم و به یک سطح بالاتر از نظم برسیم اما خوبه که خود آگاه باشیم و حواسمون باشه که ما مادرها هم باید اولویت بندی کنیم و قرار نیست به خودمون بیش از حد فشار ذهنی و روحی و جسمی وارد کنیم.

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم.

شاید این مساله یک تغییر کوچک من از سال قبل نسبت به امسال باشه. امسال به لطف استاد و رویکرد و این گروه خوب یاد گرفتم که بیشتر به حال خوبم توجه کنم. قبلا کمتر متوجه لحظه ها بودم. این که چقدر باید شکرگزار همین یک لحظه لبخند یا حتی گریه فرزندم باشم. اینکه وقتی کنار هم هستیم چقدر مهمه و منحصر به فرد و خاصه... همین لحظات ساده.

در بعضی از موارد تونستم به پذیرش بهتری نسبت به اطرافیانم و روحیات و انتخاب هاشون برسم و از این بابت خدا رو شاکرم.

یه مثال جالب دیگه هم برام این بوده که مثلا امسال که زایمان کردم؛ به نسبت دو زایمان قبلی خیلی راحت تونستم با تغییرات بدنم کنار بیام و بابت اونا خجالت زده نباشم و نترسم. نترسم از اینکه بدنم به شکل قبل برنگرده. این بار خیلی راحت با قضیه برخورد کردم. الان با یک شیب ملایم دارم ورزش رو از سر میگیرم و مطمئنم همه چیز خوب پیش میره.

ببخشید طولانی شد. برای همه ی اعضای این گروه آرزوی سلامتی و شادی در سال جدید دارم🌺

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۲۱
صالحه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">