من دارم شبیه کی میشم؟
یه ذره حرف سیاسی نزنیم. خب؟
درست روز آخر ترم خرداد باشگاهم بود. بعد از کلاس به مربی گفتم: من نمیدونم چرا فلان چیز رو از بدنم انتظار دارم، بهش نمیرسم؟
خانم واو مربیمون، یه مقدار از مهمترین بخش قضیه گفت. یعنی تغذیه.
و من از کمخوابیام سر بعضی جلسات گفتم و علاقهام به کلپچ. و ایشون گفت: برای سوزوندن کالری کلپچ باید یک روز کامل پیاده روی کرد و دوید! :(
و آخرش هم مربی گفت: ولی به نظرم تو خوبی و چه انتظاری داری بعد از سه تا بچه؟
حالا دو هفته از اون روز میگذره. تو این مدت من یه ذره از نظر خوراک بیشتر مراعات کردم و با کمال تعجب و تقریبا ناگهانی، چیزی که انتظار داشتم، خیلی به تحقق نزدیک شده.
درس اول اینکه: بله! یکی دو هفته هم اثر داره :) در ناامیدی بسی امید است.
اما درس دومی در کار نیست. من واقعا ناراحتم. نمیدونم چرا نمیتونم از فانتزی باربی شدن دست بردارم؟ چرا اینقدر اثر باربی در ذهن من قوی و عمیق بوده و هست؟ اصلا من دارم شبیه کی میشم؟ چرا فرهنگ آمریکایی دست از سرم بر نمیداره خدایا؟ یا نه؟ ربطی به اونا نداره؟ خدایا گیج گیجم.
اندام خوب خواستن خواسته ی بدی نیست
باربی بودن رو نمیدونم منظور شما چیه ولی متناسب بودن و اندام جذاب و ورزشی داشتن حق هر انسانیه و خوبه که براش تلاش کنه :)
به نظرم بدون استرس واسه ی چنین خواسته ای تلاش کنی و کمالگرایی رو کنار بذاری بهش میرسی اتفاقا :)