بلندپروازیهایت را جدی بگیر!
شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۵۳ ق.ظ
میگن فرق آرزو و هدف اینه که آرزو فقط توی ذهن میمونه و هیچ قدمی در راستای تحققش بر نمیداری. اما برای رسیدن به هدف برنامهریزی میکنی و دست به کار میشی.
من میگم آرزو هم دو دسته است. دسته اول آرزوهایی هست که طلبِ واقعیمونه و از اعماقِ وجود میخواهیم بهشون برسیم ولی دستهی دوم چیزهایی هست که تصور میکنیم طلبِ واقعیمونه ولی نیست.
گاهی ممکنه برای اون طلبِ واقعی برنامهریزی نکنیم ولی بهش برسیم ولی اگر برای آرزوهای دستهی دوم تلاش نکنیم و اونا رو تبدیل به هدف نکنیم، امکان نداره که بهشون برسیم.
اما بلندپروازی یعنی چی؟ یعنی نشونه گرفتنِ یه چیزِ خیلی دور! این هم میتونه خوب باشه و هم بد. اگر از جنسِ طلبِ حقیقی باشه و در راستای سعادت و قرب الی الله، خیلی قشنگ و خوبه و خدا هم کمکمون میکنه ولی اگر از این جنس نباشه، میشه همون طول الامل که امیرالمومنین میفرمایند.
حالا که به گذشتههام نگاه میکنم، دو جا بلندپروازیهای خاصی کردم و نگاهِ طرفِ مقابلم هم نتونست نظرم رو عوض کنه.
۱. اول راهنمایی بودم و داشتم با محمدحسن، پسرِ دوستِ خانوادگیمون بحث میکردم. بحث به آیندهی کشور کشید که من گفتم: "ما همون وزیر و وکیلهای آیندهایم دیگه!" و اون مسخرهش اومد. محمدحسن ازم بزرگتر بود و معتقد بود باید بیشتر کتابهای درسیم رو بخونم. آخرش هم تیزهوشان رفت و الان داره مهندس میشه ^_^
۲. سوم راهنمایی بودم که معلمِ ریاضیمون از تکتکِ بچهها پرسید میخواهید در آینده شبیه کی بشید؟ همهی بچهها یا گفتند مادرمون یا خواهرمون یا یکی از اقوام. من آخرین نفر بودم. گفتم: دلم میخواد شبیه حضرتِ زهرا بشم. معلممون شروع کرد به نصیحت کردنم که بهتره یک هدفِ در دسترستر داشته باشی چون ما حضرتِ زهرا رو خیلی نمیشناسیم و ایشون متعلق به زمانهای گذشتهاست ولی جواب نگرفت. :|
+ چقدر یهویی تموم شد. نه؟
+ شما چی از زندگی میخواهید؟
۹۷/۰۶/۱۰