برای لاتاری: تلخِ گوارا
خیلی تلخ بود ولی باید مثل من، فتحه تلخ رو مایل به الف بگی و یه ذره اونو بکشی.
تلخ ولی از اون تلخ هایی که از خوردنش لذت میبری مثل یک قهوه تلخ. گرچه شخصا قهوه انگلیسی رو ترجیح میدم.
بریم سر اصل مطلب: اگر رشیدپور عوضی که هرچی فحش به شعور این آدم بدید کمه، داستان رو لو نداده بود، میتونستم لذت بیشتری از فیلم ببرم. ولی همه چیز فیلم هماهنگ بود. حتی همون فیلمبرداریای که هیئت داوران جشنواره فجر ازش خوششون نیومد. اصلا کی گفت این فیلم مثل مستنده؟ آره! راس میگن مستنده چون عین واقعیت جامعه است!
بعضی های دیگه هی میخواد نماد سازی کنن و بگن فلانی نماد فلان بود، بهمانی نماد فلان بود! بابااااا! فیلم باید همهی حرفش رو با دیدنش بهت بزنه، نه اینکه چهارساعت فکر کنی که این حرفش شعاری بود، این نماد اون بود، این جاش صادقانه نبود! توروخدا ول کنید ملت رو! اولین بار بعد از مدت ها یک فیلم رو فقط فیلم دیدم و حالش رو بردم. اما همین چند روز پیش که زیر سقف دودی رو دیدم، حالم بد شد از اون همه شعارزدگی فیلم و سطحی نگری و تم فمینیستی فیلم که قضاوت میکنه چه کسی در طلاق عاطفی مقصره!
اما لاتاری معرکه بود. موسیقی متن و تیتراژ، پوستر باحال و جذاب، موضوع تلخ، ناب و جذاب فیلم، شوخی های گاه گاه، سیاهنمایی نکردن و پایان دلچسب، همهش حرفه ای و بی نظیر بود.
بازی ساعد سهیلی هم معرکه بود. حظ کردم. آقای سهیلی شما واقعا مستحق نامزدی نقش اول مرد بودید ولی دریغ. و آقای مهدویان به شما تبریک میگم. فیلم شما نادیده گرفته شد فقط به این دلیل که شما کار درست رو کردید. لطفا همینطور با قدرت به نجات دادن سینما ادامه بدید.