اینقدر سرِ گاز واینسّا!
به سفارش دوستانِ خوبم: محبوبه شبِ عزیز و لوسی میِ نازنین، این سری پست ها رو با نامِ "اینقدر سرِ گاز واینسّا" شروع میکنم.
قبل از شروع بگم که:
_ ما از دستور پختهای آسان میریم به سمت دستورپختهای سختتر تا حتی کسانی که هیچی بلد نیستند هم یاد بگیرند.
_ علاوه بر دستورِ پخت به بعضی از نکاتِ دقیق و ریزِ آشپزی و آشپزخانه هم اشاره میکنیم... شما هم توی کامنتهاتون ما رو از نکاتِ مرتبط و مفید بینصیب نذارید لطفا!
*قسمت اول*
در این قسمت چند تا نکتهِ مهم برای خانومهای خانه رو مینویسم که قطعا هر خانومِ باسلیقهای در طول زندگیِ مشترک به اونها دست پیدا میکنه اما باز هم گفتنشون خالی از لطف نیست:
۱. آشپزخونه جاییست که یک بانو وقت زیادی را در آن میگذراند. رنگ، طرح، نور، سایز و میزان اُپن بودن یا محفوظ بودن آن تاثیرِ زیادی در روحیهی بانو دارد.
نور: معمولا آشپزخانه های دارای پنجره هم تهویه بهتری دارند و هم دلچسب ترند.
طرح: سعی کنید از رنگ های کدر و تیره برای رنگ کابینتها استفاده نکنید و رومیزی و دستمال ها و دستگیره و دمکنی های گلگلی برای خودتان درست کنید...
کوچک یا بزرگ: کوچک بودنِ آشپزخانه نباید باعث شود به هم ریخته و زشت به نظر بیاید. اگر جای کافی برای وسایلِتان ندارید، آنهایی که کمتر استفاده میشوند را به کمدهای بیرون ازآشپزخانه منتقل کنید.
اُپن یا محفوظ: مسلماً زنها در یک آشپزخانهی محفوظ که کارهایشان را مهمانها نبینند و معلوم نشود که اُپنِ آنها چقدر شلوغ شده؛ خیلی راحتترند. کسانی که میخواهند از دیدِ دیگران دور بمانند، قطعا خودشان فکری به حالِ خودشان میکنند اما برای دسته دوم که آشپزخانه اُپن دوست دارند، من سعی میکنم روشهایی را یاد بدهم که آشپزخانهتان همیشه مثل دسته گل باشد!
اما به شخصه، آشپزخانهی ایدهآلِ من، یک آشپزخانه به متراژ بیست و چهار متر الی ۲۸ متر است که کاملا از پذیرایی جدا باشد و یک پنجره به حیاط و یک در به پذیرایی داشته باشد و بتوان در آن یک سری مبلِ راحتی گذاشت که میهمانانِ خانمم در آنجا بنشینند و گپ بزنند. و اینکه خیلی کابینت نداشته باشد و یک کمد گوشه آن باشد برای گذاشتنِ ظروف و موادِ غذایی و یک میزِ ناهار خوری که از آن به عنوانِ اُپن و محل مطالعه و گاهی خوردن غذا استفاده کنیم. و یک فرش هم در آن بیندازیم که سفرهی قلمکارمان را روی آن پهن کنیم و خلاصه خیلی راحت باشیم.
ماشین لباسشویی هم در یک اتاق در حیاط باشد که اسمش را بگذاریم رختشورخانه... (البته این آخری را خودم محقق کرده ام!)
۲. نکته مهم و مهم و بسیار مهمِ بعدی در خصوصِ موادِ اولیه یا همان موادِ لازم برای آشپزی است.
اول اینکه تمامِ تلاشمان را بکنیم که از موادِ اولیهِ تازه استفاده کنیم. استفاده از چیزهای فریزشده معمولا کیفیت غذا را کاهش میدهد و زمان پخت را زیاد میکند. پس اگر به طور معمول یک الی دو ساعت قبل از زمانِ ناهار یا شام بیرون از خانه هستید، سرِ راه به مغازهِ قصابی و تره بار بروید.
۳. خرید کردن!!!! رمزِ موفقیتِ یک بانو، یک خریدِ درست است. اگر بتوانید هر دو هفته یا هر هفته، طبقِ آنچه که قرار است در طول هفته درست کنید، موادِ غذایی را بخرید و چیزی اضافه نیاید، شما به ایدهآلِ خرید کردن دست پیدا کردهاید.
۴. در خصوصِ نظمِ آشپزخانه: سعی کنید وسایلِ روی اُپن را به کشوها و کمدها منتقل کنید. سطوحِ گرد و خاک گیرنده را کم کنید و قسمتهای باقی مانده مثل گاز و اُپن را ضمن مراقبت از نریختنِ مواد غذایی روی آنها، مرتب تمیز کنید و اینکه سعی کنید تا میتوانید کمتر ظرف کثیف کنید. اگر قرار است از ظرف های زیادی استفاده کنید، سعی کنید همهی آنها از یک طرح و مدل باشند که بعد از جمع کردنشان، خیلی زیاد به نظر نیایند. و اینکه اگر مهمانِ زیادی به خانهتان آمده، همان موقع با کمک گرفتن از مهمانها ظرف ها را بشویید. ماشینِ ظرف شویی را همان موقع پر کنید و باقی را به مهمانها بسپارید :)
و در آخر: اگر بدونیم که چهکار باید بکنیم، همه چیز آسون میشه! قول میدم!