زن گل است
این مطلب توسط هکر پاک شد فلذا کامنت ها و تاریخ اصلی آن از دست رفته
الامراه ریحانه و لیست بقهرمانه
زن گلی خوشبوست و مسئول دخل و خرج و امور خارج از خانه نیست.
زن به مانند گل است. وقتی در گلدانِ کنارِ پنجره باشد که منظره باغ را تماشا میکند و همواره نسیمی خنک، گلبرگهایش را مینوازد تا مدتها شاداب میماند.
اگر در خانه ای باشد با پنجرههایی که میلههایی فلزی آن را محصور کردهاند و منظره آن رو به آسمان دودی است، کم کم پژمرده میشود.
اگر در زیر نور مستقیم آفتاب، باد و باران و بوران باشد، شب نشده، پر پر میشود و میخشکد.
"او"، همان گلِ بیرون از خانه است.
وقتی میبینم از خانه و متعلقاتش بیزار است و مترصد زمانی برای فرار است، دلم میسوزد.
وقتی جهاد الامراه حُسن التبعل را ساده میگیرد، دلم میسوزد.
وقتی با حرفهای سادهاش به این و آن زخم میزند، دلم میسوزد.
وقتی میبینم هنوز مشغولِ ظواهرِ هر چیزی است: دینِ خودش، دینداریِ دیگران، سر و وضع خانه، رضایتِ والدین، خوشبختیِ فرزندان... دلم میسوزد.
گرچه از این گلها که دانه دانه گلبرگهایشان میافتد، در اطرافم کم نمیبینم اما "او" که برای صالحه یک گلِ معمولی نیست....
کاش "او" با دیگران مهربانتر بود و با خودش صادقتر...
کاش برای "او" واقعاً یک گلبرگ بودم...
دارم میافتم....
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.