صالحه


صالحه
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۱ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

۸ مرداد ۹۷

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۴۴ ب.ظ
"فرشته‌ها هم مریض می‌شوند"
امروز فاطمه زهرا داد می زد: "دارم میمیرم". فرشته ی دوسال و چهار ماهه من چهار روز و نصفی هست که هیچی نخورده. فقط آب، شیر، هندوانه... همین.
امروز داد می زد "دارم میمیرم" چون باباش سفت توی بغلش گرفته بودش و من هم عصاره گوشت رو با شیشه شیر توی دهنش میریختم و بعد دماغش رو میگرفتم تا بره توی حلقش. صحنه ی استیصال من و باباش بود. اون عصبانی بود و من التماس میکردم. با گریه هاش گریه کردم. شدید. خیلی.
مریض شد. شاید چشم خورد. شاید هم فقط دوری باباش بود. روز و شب و مخصوصا وقتی از خواب بیدار می شد با التماس میگفت: بابا! چرا نمیای! بابا چرا نمیای! زبونش آفت زد و لب هاش چند تا تبخال. تب کرد. سوخت و سوخت. فقط میخوابید...
با تدابیری تبش قطع شد. موند تبخال ها و آفت. امروز بردمش پیش دکتر. کلی چیز میز داده. ولی فاطمه زهرا نمی خوره. اصلا چون آدم بزرگ نیست نمیشه براش کاری کرد. و من فقط امیدم به اون هدیه ای هست که توی مطب بهش دادن: چند تا بوس.
خسته ام. از پست قبلی معلومه. چون نمی خواستم منتشرش کنم. خسته ام و پژمرده. نشاطِ خونمون خوابیده. پرستاری از یه بچه مریض از همه ی قسمت های دیگه مادری و پدری سخت تره.
«فرشته ی صبور و مهربونم... زود خوب شو مامان.»
بچه ها براش دعا کنید. هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم.
+ اگر دعا کردید یه نمره مثبت به پست بدید. منفی هم دادید مهم نیست. فقط دعا کنید. نمر‌ه هاتون بهم انرژی میده. دریغ نکنید.
موافقین ۲۲ مخالفین ۱ ۹۷/۰۵/۰۷
صالحه