نامهای به همهی دخترانِ سرباز وظیفه
شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۴۹ ب.ظ
دوستِ عزیزم سلام (کسی که به من کامنتی خصوصی دادی راجع به اینکه برای ادامه تحصیل چه کنی بهتر است؛ آن هم با داشتن یک بچه :) )
پاسخ دادن به سبکِ مشاورها آسان است. گرچه از نظر من کمی بیثمر است. من هم احتمالا آدم مناسبی برای مشورت خواستن نیستم اما چون تو به من اعتماد کردی برایت مینویسم...
یکبار یکی از خواستگارهایم را رد کردم چون در جواب این سوال که پرسیدم: چرا فلسفه میخوانید؟ پاسخ داد: چون به این رشته علاقه دارم.
اکنون نیز هر جا که همسرِ عزیزم، برای خدا قدم بر میدارد و با تمام وجودش سعی میکند خلائی را پر کند، با طیبِ خاطر با او همراهی میکنم. بی آنکه احساسِ رنج و زحمت کنم.
چند وقت پیش، هر دوی ما به این مساله دقت کردیم و شگفت زده شدیم که چگونه من روزهای سختی را تحمل کردهام ولی گاهی در روزهای به ظاهر خوب، سرِ ناسازگاری داشتم!؟
جواب این بود: وظیفه... هر جا که وظیفهی مصطفی اقتضا میکرد، سختی ها آسان میشد. اما هر زمان که او کاری میکرد که اولویت نداشت و وظیفهی او نبود، من ناراحت بودم، غر میزدم و زندگیِ ما آشفته بود.
وظیفهگرایی در فرهنگِ تمدنِ غرب جایگاهی ندارد. هرچه هست، علایق و سلایق مبتنی بر خودخواهیهاست. این به معنیِ آن نیست که اسلام ارزشی برای استعداد و توان و علاقه شخص قائل نیست. شاید به معنیِ آن است که خداوند ظرفِ وجودیِ انسان را بسیار وسیعتر از آنچه انسانهای کوته بین میپندارند، آفریده است:
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر
مفهوم برکت هم در فرهنگ تمدنِ غرب بیمعناست. چون خبری از رضای خدا هم نیست. شهید ابراهیم هادی جملهای مشهور دارد: مشکل ما این است که برای همه کار میکنیم جز خدا! و دقیقا آنجا که برای خدا کار میکنیم، رحمت و برکت خدا نازل میشود و کارهای ما ثمره خواهد داشت...
حالا هم فرقی ندارد که میخواهی به حوزه بروی یا دانشگاه. (دلیل آن در ادامه مطلب است) باید ببینی وظیفهات چیست. باید یک خلاء را پیدا کنی و تصمیم بگیری به خاطر خدا، آن را پر کنی و اگر آن خلاء را نمیبینی احتمالا درس خواندن فایدهای ندارد.
در روزگاری زندگی میکنیم که برای ما زنها بچهداری کسلکننده ترین کارِ دنیاست ولی واقعیت این است که این مهمترین کارِ دنیاست. بنابراین ما زنها باید دلیلِ مهمی برای کم کردنِ زمانِ بودن با فرزندانمان داشته باشیم. باید گرهی را ببینیم که فقط به دستِ خودمان باز میشود و با این وجود، مهربانیِمان، لطافتِمان و حمایتِمان از خانواده کم نشود و بلکه بیشتر شود.
خودِ من، اگر درس نخوانم، افسرده خواهم شد و اگر کتاب نخوانم، میپوسم...
پس اولویت بندی کن!
و فکر نکن که این کارهای برایِ من آسان بوده. چند وقتی است که دارم فکر میکنم در طول دو ماهِ تعطیلاتِ تابستانیِ حوزه، چه کار کنم؟ کتابِ طرحِ کلیِ اندیشه اسلامی در قرآن را بخوانم یا فایل های بدائه الحکمه را گوش کنم و یا زبانِ انگلیسیام را تکمیل کنم... و به نتیجهای نمیرسم چون همهی اینها مهم اند ولی من وقتِ کافی برای انجام هرسهی اینها را ندارم! با این وجود امیدوارم که اگر آنچیزی را که وظیفهام هست را انتخاب کنم، برکت خداوند به زندگیام نازل میشود... حتی اگر آن کار، مسافرت رفتن با خانواده باشد :)
آرزو میکنم که بهترین تصمیم را بگیری... و بهترینها را برایت آرزو میکنم دوستِ عزیزم ♡♡♡
اینکه گفتم حوزه یا دانشگاه فرقی ندارد چند دلیل دارد:
در مقطعِ ارشد، دانشگاه وقتِ کمتری از تو در خارج از خانه میگیرد ولی چه در کارشناسی، چه ارشد، حوزه وقتِ زیادی میگیرد! خیلی زیاد!!! و اگر ارشدِ حوزه را بخوانی، برای مقطعِ دکترا نمیتوانی به دانشگاه برگردی.
در حوزه هم معمولا اجازه نمیدهند که بچه را با خودت به کلاس ببری و باید بگذاری مهدِ کودک. در کل، حوزه علمیه در مساله فرزندآوری بیشتر شعار میدهد!
برای همین روی وظیفه ات تمرکز کن...
۹۷/۰۳/۱۹