من و کتاب و سالی که گذشت
۱) سال ۹۵ خیلی برای من خوب بود. ۵۵ عنوان کتاب غیردرسی خوندم و اسمشون رو یادداشت کردم و اکثرشان را هم در نیمه دوم سال خواندم.
جالب تر از همه این است که خیلی از آنها را از دوستانم به امانت گرفتم و اینگونه هم در هزینه های خودم صرفه جویی کردم و هم اینکه خودم را در یک forcemajor قرار میدادم برای مطالعه هرچه زودتر.
جالب ترین اتفاق بین کتاب ها، خواندن من پیش از تو به زبان اصلی بود. کتابش را بیست و دوی بهمن از میدان انقلاب خریدم و ده روز بعد تمام شد.
کارشناس برنامه میگفت علت ابنکه مصرف کنندهها بعد از اولین بار استفاده از مواد به کشیدن آن ادامه میدهند، این است که لذّتی که به آن ها از مصرف مواد دست میدهد با هیچ لذّتی قابل مقایسه نیست. در واقع آن ها قبل از مصرف هم از چیزی در زندگی شان لذت نمیبردهاند.
۳) به این فکر کردم که مادر و پدرم چقدر اهل کتاب بوده اند. چقدر با کتاب های آن ها عشق بازی کرده ام. چقدر شب ها بوده که تا صبح کتاب خواندهام و خواندهام و خواندهام. مثل معتاد ها... یادم نمی رود شبی را که رمان دربلورین بطری از سری ماجراهای آرسن لوپن را نتوانستم زمین بگذارم. با آن فونت ریزش تا صبح خواندمش. یا همین امسال، با وجود بچه ی شیرخوارم، رمان ۷ جن امیدکورهچی را دو روز نشد که تمام کردم. یا پارسال بیوتن امیرخانی را در یک نیمروز.
۴) مست شراب. مست و نئشه تریاک و شیشه و هروئین و ... مست از قلیان. مست از سیگار.
مستی کتاب را هم لطفا اضافه کنید.
این که جوانان ما از کتاب مست نمیشوند، که تقصیر کتاب نیست!
عکس نوشت: captured by me
کتاب نوشت: محتوای هیچ کتابی را که خوانده ام و اینجا معرفی شد را صد در صد تایید نمی کنم.