صالحه


صالحه
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
دختر والدین برای ۲۹ سال
همسر ۱۱ ساله
مادر × ۳
سطح ۲ گرایش فلسفه از جامعه الزهرا
کارشناسی ارشد معارف انقلاب اسلامی از دانشگاه تهران

بایگانی
نویسندگان

مادرانه پدرانه ۴

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۴۲ ب.ظ

این مطلب در مورد تربیت اقتصادی هست. البته نباید این مطالب من رو به چشم سند تربیتی بخونید. من هنوز کلاس‌های تربیت اقتصادیِ حمیدکثیری رو نرفتم و گوش ندادم و حتی جزوه کودک متعادل استاد سلطانی رو وقت نکردم بخونم اما چیزی که می‌خوام بگم تجربیاتم تا الانه و دلم می‌خواد ایده‌آل ذهنیم رو بنویسم. مثل همیشه برای اینکه یادم نره.

من توی خانواده‌ای بزرگ شدم که خیلی ریخت و پاش مالی داشتیم. البته تجملاتی هم نبودیم. همه چیز در حد عرفِ قشر متوسط رو به بالا بود ولی ما طوری بار اومدیم که اصلا برای پول ارزش قائل نبودیم.‌ دلیل اصلی‌ش هم پول توجیبی ماهانه بود که در ازای "هیچ" دریافت می‌کردیم و دلیل دومش هم این بود که هیچ‌وقت یادداشت نمی‌کردیم چی‌ می‌خواهیم، چی باید بخریم، چه هدفی رو باید دنبال کنیم، برای اهدافمون چند درصدِ پولمون رو باید پس انداز کنیم و ...

وقتی مجرد بودم عادت داشتم کلِ پولم رو پس‌انداز کنم! بعدش هم در یک فرصتِ بسیار هیجانی و پر از امیالِ زودگذر و بدونِ برنامه‌ریزیِ قبلی همه‌ش رو خرج می‌کردم! 

اون زمان‌ها نمی‌دونستم که باید یه درصدی از پول رو پس‌انداز کرد و نه همش رو. باید اگر دارم پولم رو خرج مواد اولیه برای یک حرفه یا هنر می‌کنم، به بازگشت پولم هم فکر کنم و حتما از اون هنر یا حرفه صاحب درآمد بشم. اون سال‌ها من کلاس نقاشی با رنگ روغن رفتم، کلاس خطاطی رفتم و خیلی هم موفق بودم اگر ادامه می‌دادم ولی مشکل این بود که ذهنیت خانوادگی ما اصلا اینطوری نبود که درصدد کسب درآمد از چیزی به نام هنر و حرفه باشه و این خیلی غلط بود و الان البته مادر و پدرم دیگه مثل سابق فکر نمی‌کنند. یا مثلا اون زمان نمی‌دونستم و گاهی کلِ پولم رو انفاق (اگر اسم اون کار انفاق بود) می‌کردم و یا کلش رو قرض می‌دادم و هیچ‌وقت هم یادداشت نمی‌کردم. الان می‌دونم همه‌ی این کارها رو باید با پول‌هام بکنم و برای همه‌ی این کارها بخشی از پول رو اختصاص بدم و نه همش رو.

چیزی که ایده‌آل منه اینه که به بچه‌هام این نگاه اقتصادی رو منتقل کنم. همه‌شون باید یک هنر یا حرفه رو بلد باشند. اونم نه تفننی، در حد اینکه حتما باهاش منفعت برسونند... به خودشون و دیگران. لزوما هم به معنی کسب درآمد نیست. اگر درآمد شد خوبه، وگرنه منفعت رسانی خیلی مهمه. گاهی هم هردوی این‌ موارد با هم جمع میشن: کسی که هنری یاد می‌گیره و به دیگران آموزش میده و از این راه پول هم در میاره.

مثلا الان من خیاطی بلدم و گاهی بتونم برای کسی کاری انجام بدم، انجام میدم و پول هم نمی‌گیرم. در ازای اون ممکنه طرف مقابلم مثلا یه هنر دیگه داشته باشه و برام متقابلا انجام بده و یا اینکه به دلیلی من مدیونش هستم. دینم سبک میشه.

از این قبیل کارهای ساده برای خانم‌ها زیاده. بستگی به علاقه داره. مثلا گلدوزی، بافتنی، اصلاح صورت و مو و یا مثلا انجام یک حجامت ساده! یا هر چیزی...

برای آقایون هم همینطور. من اگر پسر داشته باشم حتما می‌فرستمش پیش کسی شاگردی کنه... شده تابستون این کار رو بکنیم، باید بفرستیمش. 

شاید لازم باشه به بچه‌هامون پول توجیبی بدیم. ولی اون پول قطعا کم هست. بچه‌ها باید یاد بگیرند حتما از خونه خوراکی ببرند به مدرسه و هله هوله نخورند و با هنری که دارند پولِ مازادی دربیارند که باهاش به خواسته‌های دلِ خودشون برسند.

همه‌ی اینا رو نوشتم ولی قطعا قدم اول در این آموزش تغییر سبک زندگیمون هست. خودم و شوهرم، هردو باید تغییر کنیم. باید برنامه‌ریزی کنیم برای لحظه لحظه‌ها. مثلا داریم میریم بیرون، چند ساعت اونجاییم و خوراکی توی مسیرمون چیه. برگشتیم ناهار یا شام چی داریم. این لازمه‌ش اینه که از قبل بدونم چند شنبه برنامه بیرون رفتنمون هست و از قبل مواد غذایی غذا و میان‌وعده رو خریده باشیم و ...

هر چقدر تو این‌جور چیزا قوی‌تر بشیم، مدیریت بحران هم ساده‌تر میشه و ضمنا در آینده و سنین جوانی و نوجوانی بچه‌هامون کمتر باهم به مشکل برمی‌خوریم. هم اونا می‌دونند برنامه ما چیه و هم چون برنامه‌ریزی رو یاد گرفتند، ما می‌دونیم برنامه اونا چیه.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۳۰
صالحه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">