امروز مطلب رو که خوندم و حیفم اومد باهاتون به اشتراک نذارم. واقعا شوکه کننده بود:
✍️ مهدی پناهی، روزنامه نگار
قاتل دوجوان مشهدی اعدام شد اما قاتل اصلی کسانی هستند که با پمپاژ دروغ از آدمهای عادی و غیرسیاسی قاتل میسازند
مجیدرضا رهنورد قاتل دوجوان مشهدی در اعتراضات!(!) اخیر صبح امروز در ملاعام اعدام شد اما دادگاهش عجیب و درسآموز برای همه است، جایی که شما با یک قاتل روبهرو نیستید بلکه یک فرد توبه کننده میبینید که میگوید خون شهدا هدایتم کرد، زودتر اعدامم کنید تا در آن دنیا بارم سبکتر شود.
مجیدرضا رهنورد در دادگاه دغدغه این را داشت که برای حفظ حرمت شهدا درگیریهای لفظی را در حضور خانوادههایشان نگوید یا اگر مادر تنهایش برای طلب بخشش آمد، گناه فرزند را به پای او ننویسند.
به خانواده دوجوان مشهدی التماس میکند که حلالش کنند تا بار گناهش در قیامت سبکتر شود.
مجیدرضا رهنورد که قبلا مطالبی در مخالفت با نماز و قرآن در اینستاگرام گذاشته بود در دادگاه میگوید من حرف زدن بلد نیستم، در زندان نماز و قرآن میخونم و به اهل بیت توسل کردم.
نمیدانم الان چگونه میتوانم حرف بزنم. عجب حکایتی است این ماجرا. کاش دادگاهش روایت میشد ...
قاتل جوانان مشهدی اعدام شد تا خدایش در قیامت بیامرزدش اما قاتل اصلی کسانی است که با پمپاژ دروغ در رسانه، فضای مجازی و افکار عمومی(نقل قول مجیدرضا رهنورد درباره اثرپذیری از فجازی) از آدمهای عادی و غیرسیاسی قاتل میسازد و خون آدمها را برای اهداف پلید سیاسی روی زمین میریزند.
بعد خودم رفتم تو اینترنت بازم سرچ کردم و فیلمها و اخبار مرتبط رو هم دیدم.
حتما اینجا رو هم ببینید. دروغ و فضاسازی رسانهای زیاده اما ماه همیشه پشت ابر نمیمونه. هر کس توی ایران هست کمکم واقعیتها بیدارش میکنه اما اونی که اونور آب نشسته و جوان مردم رو به اغتشاش و آشوب و خونریزی تحریک میکنه؛ در خواب و خیالِ براندازی باقی میمونه.
دیروز از خیابان ۱۶ آذر سوار یک تاکسی شدم. پیرمرد از اونا بود که در زمان سربازیش در دوران شاه به تنب بزرگ و کوچک اعزام شده بود. میگفت در این روزهای ناآرامی یک جوان رو که ترسیده بود ظاهرا و میگفت من رو کمی جلوتر پیدا کن، سوار میکنه اما پشت چراغ قرمز از غفلت پیرمرد که داشته با راننده تاکسی دیگری صحبت میکرده، استفاده میکنه و دخل پیرمرد و گوشی موبایلش رو میزنه و فرار میکنه.
پیرمرد که به نیروهای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی میگفت گاردی، به این جوانهای به ظاهر انقلابی انتقاد داشت و میگفت: زمان انقلاب کی اینطور بود؟ کی اینطور بود که مردم به مردم رحم نکنند. کی اینطور بود که اموال عمومی رو مردم تخریب کنند؟ خمینی مثل یک مرد ایستاده بود برای رهبری مردم. نه مثل الان که یه عده اونور آب راحت نشسته باشن و جوانها رو تحریک کنن و به کشتن بدن و بگه شما برید جلو...
همه چیز خیلی واضح داره میشه...